جدول جو
جدول جو

معنی راست دینی - جستجوی لغت در جدول جو

راست دینی
حالت راست دین، پاکدینی، و رجوع به راست دین شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از راست آیین
تصویر راست آیین
آنکه راستی را پیشه و آیین خود ساخته، کسی که بر آیین راستی است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راست بین
تصویر راست بین
مقابل کجبین، کسی که چشمش راست و درست می بیند، مقابل خطابین، آنکه حقیقت را می بیند، طرف دار حق و حقیقت، حقیقت بین
فرهنگ فارسی عمید
عمل راست بین، مقابل کج بینی، مقابل خطابینی، درست بینی، حقیقت بینی، و رجوع به راست بین و کج بینی شود
لغت نامه دهخدا
حنیف، (منتهی الارب)، پاکدین، فرهودی
لغت نامه دهخدا
(تَ تَ)
مستقیم دیدن. بر استقامت دیدن. مقابل نادرست و کژدیدن:
توانی بر او کار بستن فریب
که نادان همه راست بیند وریب.
ابوشکور بلخی.
چشم چپ خویشتن بر آرم
تا دیده نبیندت بجز راست.
سعدی.
، درست دیدن. حقیقت دیدن. بر صواب دیدن
لغت نامه دهخدا
که آیین راست دارد، که بر آیین راستی است، که راستی پیشه و آیین دارد:
پیاده که او راست آیین شود
نگونسار گردد چو فرزین شود،
نظامی (اقبالنامه ص 148)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
حالت راست دل. پاکدلی. صفا:
بر صید دل عاشق شاهین صفت و عاشق
در راست دلی با تو دارد صفت شاهین.
سوزنی.
، ساده دلی. رجوع به راست دل شود
لغت نامه دهخدا
(فِ / فَ کَ / کِ دَ / دِ)
مقابل کژبین، مقابل کج بین، مقابل احول و دوبین و کاژولوچ:
مر مرا آن ده که بستانی همان
گاه چونی کور و گاهی راست بین،
ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 327)،
، که بدرستی بنگرد، که راست بیند، که حقیقت بیند، مقابل خطابین، مقابل نادرست بین، منصف مزاج و ناطرفدار و عادل، (آنندراج)، کسی که در چیزی بطور حقیقت بنگرد بدون ملاحظۀ جانبداری، حقیقت بین، (ناظم الاطباء) :
خطا بینند ار این هر پنجگانه
توانی راست بین شان کرد یا نه،
ریاضت کش مر این را راست بین کن
پس آنگاهی گمانت را یقین کن،
چو اینها راست بین گردند زآن پس
ترا سرمایه این اندر جهان بس،
ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 525)
لغت نامه دهخدا
حقیقی. واقعی. و القولنج بالحقیقه هو اسم لما کان السبب فیه بالامعاء الغلاظ قولون... و ان کان فی الامعاء الدقاق فالاسم المخصوص به بحسب المتعارف الصحیح. (قانون ابن سینا ص 232) : و کیلوس اندر جگر پخته شود و غذا راستینی شود و غذاء راستینی خون است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). نضج راستینی جز دلیل سلامت نباشد و هر وقت که اثر نضج راستینی پدید آید بدان مقدار اندر بیماری امیدواری پدید آید و هرگز نشان نضج راستینی با نشانهای مرگ بیک جا نباشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). و بدین سبب قولنج راستینی آن را گویند که در این روده [قولون افتد وقولنج راستینی پنج نوعست... (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از راست بینی
تصویر راست بینی
حقیقت بینی
فرهنگ لغت هوشیار
راست دست ساده بی ریا:) حرف راست حسینی نمیزد . (، مقامی است در موسیقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راست بین
تصویر راست بین
حقیقت بین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راست بین
تصویر راست بین
حقیقت بین
فرهنگ فارسی معین